شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد حسن بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
بیایید همراه نسیم شویم و در میان شقایقهای پرپر ایرانزمین، نشانی از گلبرگهای به خون نشسته بگیریم، آنانی که نگاهشان درس عشق و فداکاری و اعمالشان صداقت و درستی را تداعی میکرد. سراغ از محمدحسن بهرامی بگیریم که سال ۱۳۴۷ در شهرستان نیریز، غنچه وجودش شکوفا شد و شادی و شعف را در میان خانواده به ارمغان آورد. از او که درس پایداری و دینمداری را در دامن مادر و عشق به دیگران را در کنار پدر آموخت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
بیایید همراه نسیم شویم و در میان شقایقهای پرپر ایرانزمین، نشانی از گلبرگهای به خون نشسته بگیریم، آنانی که نگاهشان درس عشق و فداکاری و اعمالشان صداقت و درستی را تداعی میکرد. سراغ از محمدحسن بهرامی بگیریم که سال ۱۳۴۷ در شهرستان نیریز، غنچه وجودش شکوفا شد و شادی و شعف را در میان خانواده به ارمغان آورد. از او که درس پایداری و دینمداری را در دامن مادر و عشق به دیگران را در کنار پدر آموخت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهمن پرآور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از میناب عشق، شهادت را نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تمشولی از توابع بخش آباده طشک نیریز، میان خانوادهای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از میناب عشق، شهادت را نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تمشولی از توابع بخش آباده طشک نیریز، میان خانوادهای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا محمدعلی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفههای رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نیریز، میان خانهای بیآلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر مینشست و معصومانه بر قیام و قعود وی مینگریست. کمکم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفههای رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نیریز، میان خانهای بیآلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر مینشست و معصومانه بر قیام و قعود وی مینگریست. کمکم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...
سخنان شهید سرافراز در صبحگاه تاریخ 20/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
صبحگاه روز 20/11/1364 آخرین صبحگاه مشترک دلاور مردان گردان کمیل با حضور سردار شهید علی اصغر سرافراز بود. عزیزانی که در آن صبحگاه حضور داشتند، از سخنان دلنشین و الهی او مرتبا" میگویند. هنوز در گوش آنان آوای ملکوتی او میپیچد که از بی وفایی دنیا و دل نبستن به آن میگفت. از رشادتهای امام حسین(ع) و خاندان پاک و یارانش یاد میکرد. او که خود همه تعلقات دنیوی را کنار گذاشته بود و عاشقانه به سوی معبود...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
صبحگاه روز 20/11/1364 آخرین صبحگاه مشترک دلاور مردان گردان کمیل با حضور سردار شهید علی اصغر سرافراز بود. عزیزانی که در آن صبحگاه حضور داشتند، از سخنان دلنشین و الهی او مرتبا" میگویند. هنوز در گوش آنان آوای ملکوتی او میپیچد که از بی وفایی دنیا و دل نبستن به آن میگفت. از رشادتهای امام حسین(ع) و خاندان پاک و یارانش یاد میکرد. او که خود همه تعلقات دنیوی را کنار گذاشته بود و عاشقانه به سوی معبود...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی اکبر محمدحسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
4/3/1342، آنگاه که رایحه دلانگیز وجود علیاکبر در فضای روحانی خانه محمدحسنی پیچید، عطر شادی همه جا را فراگرفت. در کوچه باغهای نیریز هلهله برخاست و مادر، تبریک رسیدن هدیه زیبای خدا را پذیرا شد. فرزند خانواده با اعتقاد و دینمداری پدر، با اصول و مبانی ناب اسلامی آشنا شد و در میان همسالان خود، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نیریز آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. دوره راهنمائی را در مدرسه ولیعصر(عج) نیریز گذرانید...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
4/3/1342، آنگاه که رایحه دلانگیز وجود علیاکبر در فضای روحانی خانه محمدحسنی پیچید، عطر شادی همه جا را فراگرفت. در کوچه باغهای نیریز هلهله برخاست و مادر، تبریک رسیدن هدیه زیبای خدا را پذیرا شد. فرزند خانواده با اعتقاد و دینمداری پدر، با اصول و مبانی ناب اسلامی آشنا شد و در میان همسالان خود، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نیریز آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. دوره راهنمائی را در مدرسه ولیعصر(عج) نیریز گذرانید...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد علی هدایتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
محمدعلی، ۱۳۴۹/۲/۲ همراه با بنفشههای بهاری در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی، شکفته شد و با باغبانی پدر و مادر مسلمان خود، دوران طفولیت را پشت سر نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شهید آیت مشکان آغاز کرد و به پایان برد. سپس وارد مدرسه راهنمایی ابوریحان بیرونی مشکان شد، لکن قبل از اتمام دوره راهنمایی، مدرسه را ترک کرد و در کارگاه جوشکاری یکی از بستگان خود مشغول به کار شد. محمدعلی از نوجوانی در صحنههای کار و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
محمدعلی، ۱۳۴۹/۲/۲ همراه با بنفشههای بهاری در روستای مشکان، میان خانوادهای مذهبی، شکفته شد و با باغبانی پدر و مادر مسلمان خود، دوران طفولیت را پشت سر نهاد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه شهید آیت مشکان آغاز کرد و به پایان برد. سپس وارد مدرسه راهنمایی ابوریحان بیرونی مشکان شد، لکن قبل از اتمام دوره راهنمایی، مدرسه را ترک کرد و در کارگاه جوشکاری یکی از بستگان خود مشغول به کار شد. محمدعلی از نوجوانی در صحنههای کار و...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید هوشنگ جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید هوشنگ جلالی »
درود بر تو ای معلمی که راه معلم تاریخ، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان را انتخاب کردی. درود بر تو ای عاشق راه حسین(ع). هوشنگ جلالی در خانوادهای که مملو از عشق اهلبیت(ع) بود، روز اول مردادماه 1339 در شهرستان جهرم چشم به جهان گشود. اولین مهاجرت خود را در حالیکه هنوز بیش از یکسال نداشت، همراه پدر، که از کارمندان اداره پست بود، از شهرستان جهرم به شهرستان لار، تجربه کرد. پدر و مادر که از محبین اهلبیت(ع)...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید هوشنگ جلالی »
درود بر تو ای معلمی که راه معلم تاریخ، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان را انتخاب کردی. درود بر تو ای عاشق راه حسین(ع). هوشنگ جلالی در خانوادهای که مملو از عشق اهلبیت(ع) بود، روز اول مردادماه 1339 در شهرستان جهرم چشم به جهان گشود. اولین مهاجرت خود را در حالیکه هنوز بیش از یکسال نداشت، همراه پدر، که از کارمندان اداره پست بود، از شهرستان جهرم به شهرستان لار، تجربه کرد. پدر و مادر که از محبین اهلبیت(ع)...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد زحل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
در غوغای نبرد، چشم به دوردستها دوخته و منتظر رسیدن پیام دعوت بود. ناگهان راه آسمان را گشوده یافت و سبکبال پر گشود و به شوق وصل راهی شد. محمد سال ۱۳۴۵ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی را با شورونشاط به پایان برد. آنگاهکه هفتساله شد کیف و کتاب را به دست گرفت و برای آموختن به دبستان فرهمندی رفت. دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد زحل »
در غوغای نبرد، چشم به دوردستها دوخته و منتظر رسیدن پیام دعوت بود. ناگهان راه آسمان را گشوده یافت و سبکبال پر گشود و به شوق وصل راهی شد. محمد سال ۱۳۴۵ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی به دنیا آمد. دوران کودکی را با شورونشاط به پایان برد. آنگاهکه هفتساله شد کیف و کتاب را به دست گرفت و برای آموختن به دبستان فرهمندی رفت. دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ياراحمدي »
قصه محمود، در کنار سفره هفتسین، در تاریخ ۱۳۴۷/۱/۱ با اولین گریه او آغاز شد. خانواده مذهبی و متدینِ یاراحمدی، غنچه تازه شکفته را در روستای رود خور از توابع شهرستان نیریز چون نگینی گرانبها در میان گرفتند و درنهایت صفا و مهربانی او را با آداب اسلامی پرورش دادند. آنگاهکه گامهای مردانه او استوار شد، کیف به دست گرفته و راه دبستان اتحادِ سبزآباد را برای آموختن پیش گرفت. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ياراحمدي »
قصه محمود، در کنار سفره هفتسین، در تاریخ ۱۳۴۷/۱/۱ با اولین گریه او آغاز شد. خانواده مذهبی و متدینِ یاراحمدی، غنچه تازه شکفته را در روستای رود خور از توابع شهرستان نیریز چون نگینی گرانبها در میان گرفتند و درنهایت صفا و مهربانی او را با آداب اسلامی پرورش دادند. آنگاهکه گامهای مردانه او استوار شد، کیف به دست گرفته و راه دبستان اتحادِ سبزآباد را برای آموختن پیش گرفت. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد...